اما تا بوده قانون کار خبرنگاران همين بوده ونمي توان ايرادي از آنان گرفت.خبرنگاران را حالا مي شود از روزنامه نگاران و يا ..... ديگر عوامل خبري مجزا دانست و قشر آنان داراي چندين شاخه ديگر شده و هر کدام از آنها را ديگر خبرنگار نمي توان ناميد. خلاصه خبرنگاران مانند مربيان تيمهاي ورزشي به حساب مي آيند و مانند مرغهاي که چه در عزا و چه در عروسي سرشان را مي برند دو سر سوخت هستند!اما با يک تفاوت که وقتي خبري را نقل قول مي کنند،اگر بر مذاق کسي خوش نيايد، محکوم ميشوند و آخر سر آنان رامسئول همه ناکامي ها و مشکلاتي که برايشان پيش آمده مي دانند! البته در بين اين اقشار زحمت کش که جزء افراد معمولي جامعه مي باشند و فقط به صرف اينکه با اشخاص معروف و مشهور سر و کار دارند،يک مقدار بيشتر مي توانند در قشر پر درآمد کشور رفت و آمد کنند وبه قولي فقط بعضي مسائل را ببينند و بيشتر از ما مردم عادي که زياد با ورزشکاران به اصطلاح محبوب و دوست داشتي مان نزديکي و رفت وآمدهاي نداريم،حسرت بخورند وخودشان را با آنها مقايسه کنند.همين نزديکي و ارتباط داشتن با قشر مرفه و روبه بالاي جامعه مي باشد که بعضا باعث آن ميشود برخي از اين عزيزان پاي خود را کج بگذارند و در نهايت به آنها لقب دلال يا کار چاق نيز بدهند. شغل خبرنگاري را ميشود اينگونه معرفي کرد؛شغلي است،که تويش خودشان را کشته وبيرونش مردم را! مردم فکر ميکنند خبرنگاران بخاطر ارتباطاتي که با ورزشکاران محبوب و مشهورشان دارند،پس خودشان هم بعضا در همان حد هستند و يا در آمدشان با ورزشکاران به يک اندازه مي باشد!در حالي که اينگونه نيست و اين جنبه معروف""بيرونش مردم را کشته است ""مي باشد! در هرحال به بهانه روزخبرنگار ,اين روز را به تمام خبرنگاران شريف و زحمت کش ايران تبريک عرض مي کنم .
نظرات شما عزیزان:
|